عبادات و اعمال مسیحی
منبع:دانشگاه ادیان و مذاهب
اگر این تماشاگر فرضى سیاره دیگر، به طور اتفاقى، صبح یکشنبه اى وارد کلیسا شود، ممکن است درباره آنچه در جریان است، گیج شود. مردم آواز مى خوانند، با هم اندکى غذا و شراب مى خورند، کمک مالى مى کنند و ظاهراً با فردى که حضور آشکارى ندارد سخن مى گویند. در برخى از کلیساها، مردم با شور وشعف فریاد مى زنند، دستهاى خود را در نیایش پرشور مى گشایند، مى گریند، یا به فقراتى از کتابهایى که خوانده مى شود گوش فرا مى دهند. سپس اگر این بیننده، در پایان مجلس، یکى از شرکت کنندگان را دنبال کند، ممکن است سرانجام دریابد که آن شخص در خانه خود، تنها یا با دیگران، اعمال مشابهى انجام مى دهد. اگر این بیننده اصرار ورزد و زیاد سؤال کند، ممکن است حتى دریابد که همین مردم که در ساختمان کلیسا گرد آمده بودند، انواع کارها را انجام مى دهند: از غذا دادن به گرسنگان تا رژه براى جنگ; و مى گویند همه اینها در پاسخ به فردى است که آنها در مجلس با او سخن مى گفته اند. چگونه مى توانیم این مسافر کیهانى حیران را یارى دهیم تا آنچه را که در جریان است درک کند؟
شاید در آغاز، توضیح مطلبى به ما کمک کند و آن اینکه مسیحیان خود را، با وجود همه اختلافاتشان، یگانه «قوم خدا»[4]; چرا که نمک طعم طبیعى هر چیز رانشان مى دهد. در این بخش ما این زمانهاى متناوب زندگى مسیحى را توصیف خواهیم کرد و نه تنها نشان خواهیم داد که چگونه مرحله اجتماع، مرحله پراکندگى را تقویت مى کند، بلکه بیان خواهیم کرد که چگونه شور و علاقه مرحله پراکندگى نیز به اجتماع غنا مى بخشد و آن را شکل مى دهد.
سال عبادى
ستون فقرات مرحله اجتماع زندگى مسیحى، سال عبادى یا «سال کلیسا»[5]است. هر چند، همان طور که خواهیم دید، این تا حدى از کلیسایى تا کلیساى دیگر فرق دارد، اما چندین جنبه مشترک وجود دارد. این سال عبادى با سالنامه متعارف متفاوت است و این امر براى مسیحیان یادآور این است که آنها گویى در دو روزگار متفاوت، اما منطبق بر همدیگر، یعنى دو تاریخ، زندگى مى کنند. ایشان به عنوان انسان در چرخه فصول و تعطیلات و موقعیتهاى خاصى که ملت و فرهنگشان مراسم مى گیرد، زندگى مى کنند. اما به عنوان مسیحى نیز بر اساس سالنامه وقایع وجشن هایى زندگى مى کنند که بقیه مردم جهان آن را ندارند. این سالنامه ویژه مسیحى چیست؟
سال مسیحى درست هنگامى آغاز مى شود که سال طبیعى، یعنى سالى که بیشتر مردم غیر مسیحى جهان آن را مى پذیرند، رو به پایان است. این سال در نزدیکترین یکشنبه به سى ام نوامبر، یا موسمى که به «ادونت»[10] باشد. در واقع معروفترین سرودى که مسیحیان در این فصل مى خوانند، عنوانش این است «آى مى آید، آى مى آید ایمانوئل». موسم ظهور مجدد مسیح، موسم انتظار و آمادگى براى استقبال از کسى است که قرار است بیاید.
کریسمس با جشن و نغمه سرایى مسرت بخش و سرشت صلح و صفاى تقریباً جهانى اش، موسم «ظهور مجدد مسیح» را به پایان مى رساند. یگانه اى که آمدنش را انتظار مى کشیده اند مى آید. کریسمس به «جشن میلاد خداوند و نجات دهنده ما عیسى مسیح» نیز معروف است. این جشن یادآور تولد عیسى در بیت لحم[11] است! و در آن جا به صورت فقیرانه در یک اصطبل، در محاصره گاوها و گوسفندان به دنیا آمد، با استقبال چوپانان متواضع روبه رو شد، تحت تعقیب پادشاهى بیرحم قرار گرفت و، والدین نگران وى براى حفظ زندگى خودشان و او مجبور شدند از سرزمین مادرى به تبعیدگاه فرار کنند. این داستان مهیجى است که تقریباً هر کس، چه مسیحى و چه غیر مسیحى، ممکن است به طریقى نسبت به آن واکنش نشان دهد.
هر چند کریسمس در سالهاى نخستین مسیحیت یکى از مهمترین تعطیلات نبود، اما به زودى یکى از آنها گردید واکنون وضع به گونه اى است که در این تعطیلى، مسیحیان با غیر مسیحیان، بیش از هر تعطیل دیگرى مشترکند. اما محبوبیت کریسمس در فرهنگ غیر دینى، روى هم رفته آمیزه اى از خوب و بد است و این حالت به خصوص در غرب وجود دارد; هرچند منحصر در آن نیست. تجارت ایام کریسمس، که با تلاش بسیار زیاد کسانى تقویت مى شود که از ویژگى این روز براى فروش کالا استفاده مى کنند، مشکلاتى جدى، چه براى مسیحیان و چه براى همسایگان غیر مسیحى آنها، به وجود مى آورد. براى کسانى که این روز را نشان دهنده تولد عیسى مى دانند، ناخوشایند است که «بابانوئل»[13]) است، براى بسیارى از مردم، به جاى عیسى مسیح سمبل اصلى کریسمس شده است. از سوى دیگر براى غیر مسیحیان ناخوشایند است که مجبورند به صداى بلندگوهایى گوش دهند که در خیابانها تولد مسیح نامى را اعلام مى کنند که آنها قبول ندارند. همچنین تجارى شدن کریسمس، استهزاء وتمسخر بى نظیرى را به وجود آورده است. از فصلى که نماد تولد انسانى است که خود را با فقرا همسنگ کرده و علیه اغواگرى ثروتمندان هشدار داده است، براى جلب منافع مادى و مال اندوزى سوء استفاده مى شود. برخى از تجار، با آگاهى از اینکه چه مقدار از سود سالیانه اشان را باید در این دوره آشفته به دست آورند، سعى مى کنند براى توسعه این زمان، مغازه خود را هر چه زودتر در این سال، با دکورهاى کریسمس تزیین کنند. این انحراف آشکار در معناى مسیحى کریسمس، مسیحیان را در وضع دشوارى قرار مى دهد. از یک سو آنها مى خواهند در شادمانى آمدن خدا به جهان از طریق عیسى، شرکت کنند. اما آنها اغلب مى ترسند که طوفان و گرد و خاکى که مانند گرد و خاک شیاطین و گوزنهاى شمالى است پیام اصلى را مبهم و کم اهمیت گرداند.
بر اساس تقویم کلیسا، موسم کریسمس در ششم ژانویه با تعطیلى معروف به «اپیفانى»[16]، در این روز، و نه در بیست و پنجم دسامبر، به یادبود هدایاى این ملاقات کنندگان اسرار آمیز، به کودکان هدیه داده مى شود.
مهمترین تعطیلى در سال مسیحى، پس از عید تجلى مسیح، عید پاک[22] خوانده مى شود و با جشن و باده گسارى، مخصوصاً در فرهنگهاى لاتینى، همراه است.
یکشنبه قبل از عید پاک، به یکشنبه نخل[23] معروف است. هفته مقدس با این روز که یادآور ورود عیسى به اورشلیم، چند روز قبل از مصلوب شدن است آغاز مى شود. از آنجا که به نقل انجیل، در آن روز با شاخه هاى نخل از عیسى استقبال شد، در بسیارى از کلیساها برگهاى کوچک نخل توزیع مى شود و کسانى که آن را دریافت مى کنند، اغلب آن را به خود مى آویزند یا با خود به خانه مى برند. آهنگ شادى درباره یکشنبه نخل وجود دارد، اما توجهى نیز به غمگین بودن آن هست. چون ما مى دانیم که حوادث این هفته شلوغ چگونه پایان مى یابد.
پنج شنبه[26] او را تسلیم کسانى کرد که مى خواستند از دست او خلاص شوند. در همین شب عیسى را دستگیر کردند و براى بازجویى بردند و همین امر به مصلوب شدن او به دست رومیان، که او را تهدیدى براى امپراتورى مى دانستند، منجر شد.
جمعه مقدس[29] و گاهى خطابه ها و وعظهایى بر طبق «هفت کلمه آخر مسیح».
یکشنبه عید پاک، پس ازغم جمعه مقدس، روز غریو شادى است. در کلیساهاى مسیحیت ارتدکس شرقى[30]، که این مراسم با وقار وحزن در شنبه شب شروع مى شود، ناگهان در نیمه شب حال وهوا کاملاً تغییر مى کند. کشیش با صداى بلند مى گوید «مسیح برخاسته است!» و جمعیت پاسخ مى دهند «به راستى برخاسته است!». بسیارى از کلیساهاى پروتستان ترجیح مى دهند مراسم عید پاک را هنگام طلوع فجر در فضاى باز و همراه با آنچه اصطلاحاً مراسم طلوع خورشید عید پاک خوانده مى شود، برگزار کنند. کاتولیکهاى رومى باید در یکشنبه عید پاک در مراسم عشاء ربانى شرکت کنند. در هر کلیساى مسیحى این روز براى جشن و اظهار شادى مردمى است که معتقدند در قیام عیسى از مردگان، خدا نه تنها اثرتمام زندگى او را، بلکه این را به اثبات رسانید که مرگ، که قدیمى ترین دشمن زندگى انسان است، شکست خورده است. تنها کلمه اى که در واژگان مسیحى به صورت ویژه اى با عید پاک ارتباط دارد واژهalleluia ، به معناى «یک فریاد شاد»، است.
پنجاه روز پس از عید پاک، عید پنجاهه مى آید. به توصیف کتاب اعمال رسولان[34]] =پنجاهه گرایان [مى خوانند.
پس از عید پنجاهه، آن دوره طولانى در سال کلیسایى مى آید که در زبان کاتولیک «زمان معمولى»[36] است، موقعیت خاص دیگرى وجود ندارد. اما «زمان معمولى» از معنا و مفهوم دینى خالى نیست. این دوره براى مسیحیان یادآور این است که زندگى فقط از روزهاى بیادماندنى، یا حتى دوره آمادگى براى آن روزها و رهایى از آنها، تشکیل نشده است. زندگى بخشهاى روزمره به ظاهر یکنواخت هم دارد، اما خدا در آنها نیز حضور دارد. پس اززمان معمولى، دوباره «عید ظهور مجدد مسیح» مى آید و چرخه کامل به ترتیب آغاز مى شود.