شعائر[38]
اگر سال کلیسایى روند سیر وسلوک سالیانه را در طى زمان فراهم مى کند، شعائر (که برخى از کلیساهاى مسیحى آن را «احکام» نیز مى نامند) توشه نمادین را براى این سفر تهیه مى کند. بنابراین بیننده کیهانى، همچنان که قبلاً گفتیم، مسیحیانى را مشاهده خواهد کردکه در شعائر دینى، نان و شراب را با همدیگر مى خورند ومى آشامند، روى نوزادان آب مى پاشند یا کسانى را که به حد بلوغ رسیده اند در حوض یا رودخانه فرو مى برند، حلقه هاى ازدواج را مبادله مى کنند، بیماران را با روغن تدهین مى کنند، روى سر اشخاصى که رسماً تعیین مى شوند دست مى گذارند و به کارهاى دیگر نیز مى پردازند; و اینها، همان طور که هر بیننده مى تواند حدس بزند، به چیزى وراى خودشان اشاره دارند. حال چه چیز در جریان است؟
«آیین» به صورت کلاسیک، به «علامت و نشانه ظاهرى و قابل مشاهده اى از یک واقعیت درونى و ناپیدا» تعریف مى شود. مسیحیان در بین خودشان درباره تعداد شعائر اندکى اختلاف دارند. در تعالیم کاتولیک هاى رومى و برخى دیگر از مسیحیان، این شعائر هفت عددند، درحالى که بیشتر فرقه هاى پروتستان آنها را دو عدد مى دانند. همچنین برخى از گروه هاى مسیحى کلمه «احکام» را ترجیح مى دهند تا این را بفهمانند که اینها اعمالى اند که خود عیسى مسیح به صورت ویژه اى به آنها دستور داده است. با وجود این، چنان که خواهیم دید، حتى کلیساهایى که تعداد شعائر را هفت عدد نمى دانند، مایلند که اعمال مشابهى را بیفزایند; بدین ترتیب این ما را قادر مى سازد که شعائر را به ترتیب، آن گونه که ممکن است در زندگى یک شخص واقع شوند; شرح دهیم، در حالى که این را یادآورى مى کنیم که چگونه شاخه هاى مختلف خانواده مسیحى در تفسیر آنها تا حدى اختلاف دارند.
ما با غسل تعمید[41] مى کنند و در حضور اجتماع در کلیسا قول مى دهند که کودک را یک مسیحى پرورش دهند. باید یادآورى شود که خود عیسى وقتى جوانى حدوداً سى ساله بود به دست یحیاى تعمید دهنده، تعمید داده شد. عهد جدید نیز به روشنى بیان مى کند که عیسى به شاگردانش گفت که آنهایى را که مى خواهند از او اطاعت کنند،تعمید دهند. بنابراین نباید تعجب آور باشد که انجام نوعى تعمید، هرچند با تفسیرهاى مختلف، تقریباً در میان مسیحیان عمومى است.
در آن کلیساهایى که اطفال را تعمید مى دهند، آیین تأیید[43] یا اعتراف خود بدانند. در برخى از کلیساها، این تأیید به دست اسقف وغالباً با گذاشتن دست بر روى سر جوانى که تأیید مى شود، انجام مى گیرد. پس از چنین تأییدى شخص عضو کامل کلیسا است و بنابر این در برخى از سنتها در این زمان به او براى اولین بار اجازه دریافت عشاء ربانى داده مى شود.
عشاء ربانى که گاهى «مجلس سپاسگزارى»[49] بود و همین مراسم را یهودیان تا امروز برگزار مى کنند. «صادر» رهایى یهودیان توسط خداوند از اسارت مصر را یادآورى مى کند وعیسى همان حادثه را خاطرنشان مى کند، در حالى که به آن بعد جدیدى از رهایى نیز مى دهد و آن را نه تنها رهایى از ستم زمینى، بلکه همچنین رهایى از مرگ مى داند. به هر حال او در حال خوردن نان و شراب با شاگردانش به این عناصر به عنوان بدن و خونش اشاره کرد و به پیروانش آموزش داد که شکستن نان و نوشیدن شراب را به همین طریق به یادبود او ادامه دهند.
متأسفانه هر چند تقریباً همه مسیحیان شام خداوند را نیز به نحوى از انحا برگزار مى کنند، اما درباره طریقه اجراى آن تقریباً بیش از هر چیز دیگر بحث و نزاع کرده اند. کاتولیکهاى رومى معتقدند که نان و شراب عشاء ربانى در دستان کشیشى که بر طبق موازین به این کار گمارده شده است، از طریق آنچه که «تبدل جوهر»[54]اند. بیشتر کلیساهاى دیگر مسیحى معتقدند که نان و شراب نماد مسیح و مرگ فدایى اوست.
شیوه اجراى مراسم عشاء ربانى نیز از کلیسایى تا کلیسایى دیگر و همچنین در درون یک کلیسا، از یک اجتماع تا اجتماع دیگر بسیار متفاوت است. در یک طرف طیف، مراسم رسمى عشاء ربانى[55] آن گونه که پاپ در شب عید کریسمس در رم برگزار مى کند و غالباً از تلویزیون در سراسر جهان پخش مى شود، دیده مى شود. این یک مراسم با شکوه، اشرافى و رنگارنگ است. مراسمى که در آن نان و شراب تقدیس مى شود، با ابهت و مفصل است. اما حتى مراسم عشاء ربانى پاپى هم در اصل یک مراسم شام مقدس است. درمقابل مى توان افرادى چند را تصور کرد که اطراف یک میز ناهموار جمع شده اند و قرص نان خشنى را دست به دست مى گردانند و از یک لیوان مشترک به یادبودعیسى مى نوشند. با این حال در همه موارد عشاء ربانى حقایق نهفته یکسانى روشن مى شود. مسیحیان حیات و مرگ عیسى را به یاد مى آورند. به یاد مى آورند که خداوند در حوادث معمولى زندگى، مانند خوردن و آشامیدن، حضور دارد. آنها سرگذشت زندگى عیسى و معناى مرگ او را به درون بدنهاى خودشان مى برند. همچنین عشاء ربانى به معناى واقعى کلمه، غذا خوردن خانوادگى است که پیر و جوان، بیمار و سالم، اطراف یک میزمشترک جمع مى شوند و این مراسم به یاد همه شرکت کنندگان مى آورد که باید منافع زمین تقسیم شود، نه اینکه اندوخته شود. درمجموع، عشاء ربانى آیین دینى جذابى است و این تعجب آور نیست که تقریباً همه گروههاى مسیحى آن را با نظم و ترتیبى شکوهمند اجرا مى کنند.
در برخى ازکلیساها ازدواج، یک آیین شمرده مى شود. در کلیساى کاتولیک رم مراسم ازدواج را عروس و داماد اجرا مى کنند و کشیش شاهد آن است. در خانواده کلیساهاى ارتدکس عملاً کشیش زن و مرد را به همسرى در مى آورد. در بیشتر کلیساهاى پروتستان هر چند ازدواج منزلت بالایى دارد، اما یک آیین به حساب نمى آید، بلکه تعهد بسیار جدى و الزام آور است که خداوند آن را مبارک خوانده است. آیا همیشه باید ازدواجهاى مسیحیان تک همسرى (یعنى مشتمل بر یک زن و یک مرد) باشد؟ هر چند در گذشته تک همسرى یک رسم معمول بود، ولى در سالهاى اخیر سؤالى، مخصوصاً در آفریقا،در این باره مطرح شده است که آیا مردانى که قبلاً با بیش از یک زن ازدواج کرده اند، وقتى که مسیحى مى شوند، اجازه دارند که همسرانشان را نگه دارند؟ کلیساى انگلستان اخیراً تصویب کرده است که بقاى چنین ازدواجهاى چند همسرى باید اجازه داده شود. اما اگر یک مرد یا احتمالاً یک زن مسیحى شود او نباید دیگر همسر اضافه کند یا اگر مجرد است فقط باید با یک همسر ازدواج کند.
چون حضور در عروسى یکى از اندک مواردى است که مردم در یک جامعه چند دینى، با سنت دیگران تماس دارند، لذا تقریباً همه افراد با قرارداد ازدواج که بین عروس و داماد در یک مراسم عروسى مسیحى مبادله مى شود، تا حدى آشنا شده اند. کشیش[56] ابتدا از زن و مرد مى پرسد که آیا یکدیگر را آزادانه به عنوان همسر اختیار کرده اند. اگر آنها پاسخ مثبت دهند، تعهدات و وعده هایى به هم مى دهند و غالباً این کلمات را تکرار مى کنند: «در خوشیها و ناراحتیها، در غنا و فقر، در بیمارى و سلامتى، دوست مى داریم و گرامى مى داریم تا وقتى که ما دو نفر زنده ایم». آنها سپس معمولاً حلقه مبادله مى کنند و کشیش مُجرى مراسم ازخدا مى خواهد که به پیوند آنها برکت دهد و سپس اعلام مى کند که آنها زن و شوهرند. سپس معمولاً عروس و داماد همدیگر را به عنوان اولین عمل زندگى زناشوییشان مى بوسند.
انتصاب[58] شده باشد، هر چند این به معناى این نیست که دیگر مسیحیان به سوى خدماتى که انجام مى دهند دعوت نشده اند. این دعوت معمولاً به صورت یک اعتقاد درونى محکم رخ مى نماید که خدا این شخص را براى این منصب مى خواهد. کلیساهاى مختلف راههاى متفاوتى براى اثبات واقعى بودن این دعوت دارند، اما این کاملاً مورد وفاق است که استعدادها یا ذوق و سلیقه ها یا تعلیم و تربیت شخصى براى اینکه شخص واجد شرایط انتصاب شود، کافى نیست، بلکه «دعوت» هم لازم است. بنابراین در برخى از کلیساها دوره اى طولانى از آموزش وتمرین نیاز است که در آن داوطلب، کتاب مقدس، تاریخ و الهیات مسیحى، مهارتهاى خدمت روحانى از قبیل تبلیغ و سرپرستى روحانى و گاهى موضوعاتى از قبیل فلسفه اخلاق، روان شناسى و فلسفه دین و ادیان مقایسه اى را مطالعه مى کند. فقط پس از اتمام این مقدمات دشوار، شخص داوطلب مى تواند منصوب شود. در کلیساهاى دیگر بر ذوق و استعدادهایى که شخص از خود بروز مى دهد، از قبیل قدرت برتبلیغ، نصیحت و هدایت تأکید بیشترى مى شود واین امور مهمتر از تحصیلات رسمى و دانشگاهى به حساب مى آید. در بیشتر موارد، انجام انتصاب واقعى زمانى است که افرادى که خود قبلاً منصوب شده اند دست خود رابه سر داوطلب بگذارند و از روح خدا بخواهند که به او در این منصب برکت دهد.
در اینکه آیا زنان هم منصوب مى شوند یا نه، بین شاخه هاى مختلف مسیحیت اختلاف آزار دهنده اى وجود دارد. برخى از کلیساها هم مرد و هم زن را نصب مى کنند، اما در برخى دیگر تنها مردان منصوب مى شوند. هیچ یک از کلیساهاى کاتولیک روم و ارتدکس زنان را منصوب نمى کنند، هر چند هر دو تأکید مى کنند که مرد و زن اهمیت یکسانى ـ اگر چه متفاوت ـ در نظر خدا دارند. در برخى از کلیساها، مانند کلیساى انگلستان، این مسأله بسیار آزار دهنده تر است; چون برخى از کلیساهاى اصلى آن زنان را نصب مى کنند، اما برخى دیگر چنین نمى کنند. در ضمن در بسیارى از کلیساهاى پروتستان ایالات متحده، تعداد روز افزونى اززنان کشیش مى شوند و در برخى از آنها تا سال 2000 میلادى نیمى از کشیشان، زن خواهند بود.
اعتراف[61] نامیده مى شود، در کلیساهاى مختلف به روشهاى گوناگونى اجرا مى شود، اما معناى باطنى آن در همه یکسان است. این آیین براى مسیحیان این فرصت را فراهم مى آورد تا صراحتاً با اعمال و رفتارى که او را از خدا و بقیه مردم جدا مى کند، روبه رو شود. گاهى این آیین از طریق گفتوگوى خصوصى با یک کشیش انجام مى شود و گاهى نیز گروهى به طور دسته جمعى این کار را انجام مى دهند. آیین اعتراف به هر صورتى که اجرا شود، بیانگر این است که گناه و لغزش انسان، جامعه با محبتى را که خدا براى خانواده بشرى در نظر گرفته است، سست مى کند، اما خدا آماده است تا ببخشاید، آشتى کند و آغازى دوباره را ممکن سازد.
و سرانجام، برخى از گروههاى مسیحى آیینى دارند که گاهى «تدهین نهایى»[63] شناخته مى شود، چون این آیین هنگامى انجام مى شود که آثار مرگ ظاهر شده است. اما این آیین در الهیات کاتولیک متأخرتر بیشتر نماد آشکار قدرت خدا براى شفاى بیماریهاى بدنى و روحى انسان شمرده مى شود.
روى هم رفته آیین هاى متنوع کلیساها، هر قدر زیاد باشند وهرگونه اجرا شوند، دیدگاهى را در باره جهان ارائه مى دهند که هماره توجه را به سوى حضور خداى نامرئى در درون حوادث آشکار و مخلوقات جهان جلب مى کند. اما آیین ها یا احکام هدف دیگرى نیز دارند. این شعائر مدام مسیحیان را یادآور مى شوند که خدا براى آنها به عنوان یک امت در جهان هدفى دارد. در برخى از کلیساها، هنگامى که دعا و نیایش در کلیسا پایان مى یابد و مردم آماده مى شوند تا آن مکان مقدس را ترک کنند و زندگى روزمره خود را ادامه دهند، کشیش مى گوید «اکنون خدمت آغاز مى شود». این یادآورى مناسبى است که آمدن ملکوت خدا به صورت تمام و کمال، هدف نهایى همه دعاهاست، نه فقط دعاى خداوند ]مسیح[. عبادت مسیحى هرگز به خودى خود هدف نیست، بلکه ابزارى است که با آن این هدف نهایى در زمان موعود خدا محقق خواهد شد.