تحولات مذهبى در عصر اطلاعات
اشاره
عصر اطلاعات بهتدریج تأثیر خود را در حوزه دین مىگستراند و روشهاى نوینى را در تبلیغ ادیان و مذاهب نتیجه مىبخشد و براى هر دین و مذهبى این امکان فراهم مىآید که فراسوى مرزهاى ملى اشاعه یابد. این شتاب سریع عصر ارتباطات، پدیدهاى را به وجود آورده است که مىتوان آن را «جهانىشدن دینى» نامید. در این روند، اطلاعات دینى به طور فزاینده با روشهایى متفاوت جریان خواهد یافت و اشکال نوین نهادهاى مذهبى شکل خواهد گرفت و محتوا و مضمون فعالیتها و آموزههاى آنها تغییرات پر آشوب و متلاطمترى را نسبت به گذشته تجربه خواهد کرد. در این مقاله با برخى از این تحولات آشنا مىشویم.
این نوشتار، تخلیص مقاله «گشتارهاى مذهبى در عصر اطلاعات» نوشته اینو نوباتاکا، ترجمه خانم فیروزه درشتى است.
مفهوم عصر اطلاعات
«محیط اطلاعاتى» از بیست سال گذشته به این سو بهشدت تغییر کرده است و منظور از «محیط اطلاعاتى» در اینجا نخست، روش انتشار اطلاعات سختافزار و فنّاورى آن است و دوم، دسترسى یا گسترش جغرافیایى و اجتماعى تکثیر اطلاعات، و سوم کمیت و محتواى اطلاعاتى است که منتشر مىشود. با در نظر گرفتن این سه نکته، «عصر اطلاعات» به وضوح به تفاوتهاى کیفیتى این دوره با دورههاى قبلى اشاره دارد و پر واضح است که ظهور و بروز شیوههاى نوین ارتباط، از پیشرفت فنّاورىهاى نوین سرچشمه مىگیرند و این شیوهها تأثیرات سرنوشتسازى بر فرهنگ و مذهب جوامع بشرى بر جاى مىنهند که در ذیل به بررسى آنها مىپردازیم.
1. تغییر روشهاى تبلیغى
نخستین واکنش صریح گروههاى مذهبى نسبت به پیشرفتهاى نوین، در روشهاى تبلیغى آنها مشاهده مىشود. از اینرو، بسیارى از مؤسسههاى مذهبى آنچه را که بهعنوان «رسانه نوین» معروف است، در فعالیتهاى تبلیغى خود به کار مىگیرند.
گسترش جغرافیایى و اجتماعى دسترسى به اطلاعات، ویژگى قابل توجّهاى دیگرى از عصر اطلاعات است که گروههاى مذهبى را به تغییر روشهاى تبلیغى سوق داده است؛ چنان که امروزه اطلاعاتى که پیشتر به متخصصان و کاربران حرفهاى محدود مىشد، در دسترس همگان قرار گرفته است؛ به این معنا که مرزهاى جغرافیایى و اجتماعى در حال فرو ریختن است و اطلاعاتى که قبلاً فقط به اعضاى خاصّى تعلق داشت، هماکنون به طور فزایندهاى در معرض استفاده دیگران قرار دارد. گروههاى مذهبى مجبور خواهند شد که آن را بپذیرند و در روشهاى تبلیغى خود، تحولات و تغییرات چشمگیرى را به انجام رسانند تا بتوانند در عرصه جهانى به فعالیت بپردازند.
2. تحول در محتواى اطلاعات دینى
تحول دیگر، تغییر در محتواى اطلاعات و ارتباطات دینى است. با پیشرفت در وسایل تبادل اطلاعات و تأسیس شبکههایى متفاوت از شبکههاى اجتماعى سنتى، اطلاعات مبادلهشده تمایل دارند به ماهیت متفاوتترى تبدیل شوند. از این رو، ممکن است حتى کسانى که به عنوان متخصصان مذهبى تربیت نشدهاند، اطلاعات دینى بیشترى از کشیشان، راهبان و یا مبلّغان مذهبى داشته باشند. این پدیده را مىتوان «تغییر جایگاههاى فکرى» نامید که احتمال دارد این روند در آینده افزایش یابد. البته در تغییر محتواى اطلاعات دینى باید به اهداف سیاسى، اقتصادى و فرهنگى هم توجه داشت و بدانیم که چگونه اطلاعات لازم و مرتبط به هم را جمعآورى کنیم تا مخاطبان بیشترى را در حوزه دین و فرهنگ شاهد باشیم.
3. ظهور ادیان چندملّیتى
قبل از پرداختن به این موضوع، ابتدا باید تعریفى از جهانىشدن دینى ارائه کنیم. رونالد روبرتسون تعریف جالب توجهى را براى جهانىشدن با در نظر گرفتن حوزه دین ارائه داده و آن را از مفهوم جهانىنگرى (Internationalism) متمایز کرده است. در اندیشه وى جهانىنگرى به عنوان فرایندى که ارتباطات متقابل ملتها را عمیقتر مىکند، به شمار مىرود؛ در حالى که جهانىشدن اغلب، مفهوم ملتها و مرز میان آنها را نقض مىکند و به فراسوى آن قدم مىگذارد. دنیاى مدرن توأمان هر دو فرایند را شامل مىشود. اما حوزه دین هنوز در مرحله ابتدایى خود در روند رو به رشد جهانىشدن به سر مىبرد.
در فرایند جهانىشدن مذهب همچنین مىتوان شاهد تغییر دایمى و پایدار در شکل مرسوم مذهب نیز بود که به تاریخها و فرهنگهاى خاص ملتها و گروههاى قومى-نژادى مربوط مىشود. ضمن اینکه این امکان نیز وجود دارد که شاهد تغییرات شگرفى در ساختار سنتى ادیان تاریخى باشیم.
از این رو، احتمال مىرود با شکلهاى متفاوتى از مذاهب مواجه شویم. یک نوع از این اشکال که به تازگى پدید آمده است، «دین چندملیتى» است که مىتوان آن را به عنوان گروهى که در مورد روشهاى نوین تبلیغ سازمان یافته است، تعریف کرد. برخى از گروههاى مذهبى چندملیتى عبارتاند از: سوکاگاکایى (Soka Gakkai)، کلیساى جهانى(world ، Messianity)سوکیوماهى کارى (Sukyo Mahidari)و پرفکت لایبرتى (Perfect Liberty). در این میان، سازمان سوکاگاکایى به طور جهانى با عنوان سوکاگاکایى بینالمللى (SGI) تأسیس شده است و علاوه بر ژاپن، شامل گروههایى از کشورهاى دیگر مانند فرانسه و آمریکاست که در روابط دو جانبه به عنوان یک اداره مرکزى عمل مىکند.
در ژاپن پیدایش گروههاى مذهبى در مرحله «پیشاچندملیتى»، بهوضوح بعد از جنگ جهانى دوم رخ داد؛ اما بیشتر آنها ژاپنىهایى را که در کشورهاى آسیایى تحت نظارت سیاسى ژاپن قرار داشتند، هدف قرار مىدادند.
بسیارى از ژاپنىها در دوران قبل از جنگ، به هاوایى و کشورهاى آمریکایى مهاجرت کردند و تمایل داشتند که بر همان شعائر و مناسک مذهبى که در ژاپن مىشناختند، باقى بمانند و ژاپنىهاى زیادى نیز در کره، تایوان و سرزمین اصلى چین و دیگر کشورهاى آسیایى حضور داشتند و حکومت ژاپن مىخواست زیارتگاههاى شینو را در مناطق تحت استعمار خود بنا کند؛ چنان که بسیارى از روحانیان بودایى نیز در آنجا فعالیتهاى تبلیغى را آغاز کردند و این گونه، زیارتگاههاى شینو و معابد بودایى فراوانى در کره و تایوان طى دوران استعمار پدید آمدند؛ اما بیشتر پیروان این تشکیلات مذهبى ژاپنىها بودند. بعد از شکست ژاپن در جنگ جهانى دوم، تمام گروههاى مذهبى ژاپن که در آسیا بهسر مىبردند، از بین رفتند؛ ولى در کشورهاى آمریکایى همچنان به حیات خود ادامه دادند.
پس از آنکه ژاپن در سال 1955م به دوره اوج شکوفایى اقتصادى خود رسید، گروههاى مذهبى نیز در خارج از کشور ژاپن بهتدریج افزایش یافتند که در حال حاضر، حدود بیست گروه مشغول تبلیغ دین خود در بیرون از مرزهاى این کشور هستند. این گروهها شامل تعداد قابل ملاحظهاى از اعضاى غیر ژاپنى هستند. جالب توجه است که این ادیان و مذاهب جدید، در صف مقدم فعالیت تبلیغى خارج از کشور قرار دارند و در این گستره از فرقههاى نهادینهشده بودایى و شینتو جلوترند و سهم غیر ژاپنىها در ادیان جدید همچنان رو به افزایش است و این امکان را دارند که به ادیان چند ملیتى تبدیل شوند.
از سوى دیگر، گروههاى مذهبى چندملیتى با منشأ خارجى نیز در ژاپن حضور دارند. یک نمونه از این گروهها، کلیساى اتحاد (Unification Church) از کره است، که اعضاى خود را در کره، ژاپن، آمریکا و کشورهاى دیگر افزایش مىدهد. شاهدان یهود و مورومونها نیز مىتوانند در این دسته قرار گیرند. این دو شاخه فعالیت خود را در قرن نوزدهم از آمریکا شروع کردند و فقط در طى این قرن چندملیتى شدند. از این رو، احتمال دارد که آمریکایىها به دلیل برخوردارى از گروههاى قومى و مذهبى فراوان، نخستین بار گروههاى مذهبى چندملیتى را ایجاد کرده باشند.
جنبش راجنیش(Rajneesh) که نخست در دهه 1960م در هند آغاز شد، به عنوان یکى دیگر از مذاهب چندملیتى به شمار مىآید. به تازگى نیز چند فرقه نائوییست از تایوان در کشور ژاپن پخش شدهاند که بیشتر آنها از شاخهاى هستند که به زبان ژاپنى، ایکاندو (Iknado) نامیده مىشوند. هنوز مشخص نیست که آیا این جنبشهاى نائوییستى مسیر چندملیتى شدن را طى مىکنند، یا نه!