سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]

مطالعات ادیان


مسیحیت جهانی(قسمت دوم

? منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از کتاب درآمدی به مسیحیت نوشته مری جو ویور 1381

   ? نویسنده: مری - جو ویور

? مترجم: حسن - قنبرى

  مبلغان پروتستان در قرن نوزدهم

بنابر دلایل واضحی، پروتستان‌ها در سده‌های شانزدهم، هفدهم و هجدهم در انجام فعالیت تبلیغی تعجیل نکردند. ایشان علاوه بر این که کاملاً مشغولیت تثبیت بینش‌های جدید دینی خود بودند، این امر نیز که آنان رهبانیت را شیوه‌ای از حیات مسیحی نمی‌دانستند می‌رساند که توان اجرایی برای استیلای تبلیغی نداشتند. به علاوه، این اعتقاد که خدا کسانی را برمی‌گزینند تا آنان را نجات دهد، غالباً پروتستان‌ها را وامی‌داشت که تغییر کیش دادن را «برنامه خدا» بدانند، یعنی {در امر سعادت و رستگاری} هیچ نیازی به کمک عوامل انسانی نیست. آنان عبارت انجیل متّی را رهنمود عیسی به حواریون می‌دانستند و نه فرمانی به مسیحیان همه دوران‌ها.

البته استثناهای قابل ذکری هم در کار بوده است. نهضت زهدگرایی انگیزه قوی در امر تبلیغ داشت و موراویان قرن هجدهم با شور و اشتیاق تبلیغی‌شان متمایز بودند مخصوصاً {در ارتباط} با سرخ‌پوستان آمریکایی در دنیای جدید. جان‌ویسلی مسئله قضا و قدر را انکار و بر این نکته تأکید کرد که نجات شامل همه کسانی است که به دعوت عیسی پاسخ دهند؛ این مواضع نشانه نگرش تبلیغی متدیسم بود، و نیز می‌توان شواهد تاریخی بر فعالیت تبلیغی در آیین پیوریتن یافت؛ اما اوج واقعی کار تبلیغی در کلیساهای پروتستان از قرن نوزدهم آغاز شد.

اولین قهرمان بزرگ نهضت تبلیغی پروتستان مردی انگلیسی به نام ویلیام کری(9) (1761-1834) بود؛ وی کفاشی خودآموخته و نابغه‌ای در زبان بود که به آیین انگلیکن درآمد و سپس بپتیست شد. در زمانی که امپراتوری بریتانیا بر اقوام جدیدی در هند و آفریقا تسلط یافته بود او نگرش نوعی آیین پروتستان را به تبلیغ تغییر داد. کتاب او به نام تحقیق در تعهدات مسیحیان نسبت به کاربرد ابزارهایی در تغییر کیش کفّار (1792) مؤید فهم او از سخنان عیسی به عنوان نوعی وظیفة جدید مسیحی بود. او اظهار داشت که عیسی فقط برای حواریون سخن نمی‌گفت، بلکه برای همة مسیحیان سخن می‌گفت و آنان را می‌فرستاد تا پیام بشارت را به دنیا برسانند. کری الهام‌بخش علاقه‌مندی بپتست‌ها به حوزه‌های تبلیغ شد. او برای فراهم آوردن اسباب مسافرت به هند پول تهیه کرد. در هند کتاب مقدس را به زبان بنگالی ترجمه و نوکیشانی را به مسیحیت جذب کرد، چون با آنان به زبان خودشان سخن می‌گفت. سال‌ها بعد استاد زبان در کلکته شد و دستور زبان‌های مهمی در زبان‌های مختلف هندی نوشت.

به طور کلی در قرن نوزدهم شور و اشتیاق تبلیغی از مشخصات کلیساهای پروتستان بود، مخصوصاّ در انگلستان و آمریکا. جوانان به چالش‌های ناشی از عرضة سخنان خدا به اقوام مختلف در اقصا نقاط کرة زمین علاقة خاصی داشتند. آنان مانند کری سخنان عیسی را متوجه خود می‌دانستند. سرودهای مذهبی و رساله‌هایی که در آن زمان ارائه شده بود، الهام‌بخش آنان شد که «نوای خوش نجات» را به دورترین نقاط جهان برسانند. {8} مخصوصاّ مسیحیان انجیلی معتقد بودند که برای شکرگزاری از ایمان مسیحی خود، بهترین واکنش این است که وحی مسیح را به همه برسانند. اگر مسیحیان وابسته به نهضت اصلاح دینی زندگی خود را وقف دوستی و محبت به همسایه می‌دانستند مسیحیان احیاگرا در دورة بعد از دومین بیداری عظیم این محبت همسایه را- به همه‌جا بسط و گسترش می‌دادند. آرزو و امیدی که آنان را به حرکت درمی‌آورد این بود که دنیا کاملاّ تحت سلطة مسیح درخواهد آمد و هدف آنان این بود که در سراسر کرة زمین انقلابی اخلاقی به وجود آورند. شور و اشتیاق و خوش‌بینی فراوان بود و به خوبی با اندیشه‌های آمریکاییان راجع به تقدیر روشن عجین شده بود؛ یعنی بسیاری معتقد بودند که خدا آمریکا را مقدّر کرده است تا دمکراسی را به جهان عرضه کند،‌ همان‌طور که مسیحیان مأمور بودند تا پیام بشارت را به همة ملل برسانند.

موفقیت کری، که با شور و شوق عمومی وسیعی در قرن نوزدهم همراه بود، منجر به شکل‌گیری تعدادی از انجمن‌های مددکاری شد؛ مثلاّ انجمن تبلیغی لندن در سال 1795 به عنوان اولین گروه تبلیغی بین فرقه‌ای تأسیس شد، انجمنی که ما امروزه به دلیل فرستادن دیوید لیونگسنون(10) (1813-73)، مبلّغ و کاشف اسکاتلندی، به آفریقا از آن یاد می‌کنیم. چون مبلّغان برای انجام کار خود به منابع و مطالب نیاز داشتند، انجمن‌هایی برای تهیة کتب مقدس و رساله‌های دینی تأسیس کردند. از بسیاری جهات، کار این گروه‌ها اولین ماجرا در همکاری بین فرقه‌ای محسوب می‌شد.

مجمع هیئت‌های مبلغان خارجی(11) در سال 1810 در آمریکا سازماندهی شد تا مبلغان جماعت‌گرا را به آسیای جنوب شرقی اعزام دارد. انگیزة تأسیس آن علاقه‌مندی بعضی از جوانان شاخص در کالج ویلیامز مخصوصاً آدونیرام یادسون(12) (1788-1850) بود. او احساس کرد که مبلّغ‌شدن خودش در واقع از روی احساس این وظیفه بوده است که بشارت را به کشور برمه برساند. وقتی او و دوستانش به مأموریت فرستاده شدند در دیگر گروه‌‌ها نیز شور و اشتیاق عظیمی پدید آمد. هنگامی که یادسون در هند برای دیدن کری توقف کرد متقاعد شد که مسیحیت بپتیستی بیشتر معرّف رسوم و آداب عهد جدید است؛ لذا به آیین بپتیست درآمد و موجب شکل‌گیری اتحادیة تبلیغی بپتیست آمریکا شد(1814). او مانند کری از پیشگامان امور مربوط به زبان بود که سال‌های اولیة عمر خود را در حوزه‌های تبلیغی صرف ترجمة کتاب مقدس به زبان برمه‌ای کرد. او نیز، مانند ماتئوریکی که در قرن هفدهم در چین بود، تا زمانی که پیوندهای زبانی و فرهنگی با مردم برقرار نکرده بود به تبلیغ بشارت نپرداخت.

در طول سدة نوزدهم، انجمن‌های تبلیغی در سراسر اروپا و ایالات متحده در همة فرقه‌ها شکل گرفتند. هیئت‌ها و انجمن‌های تبلیغی بسیاری از مسیحیان پرشور را به خود جذب کردند و به اشاعة بشارت در آسیای جنوب شرقی، { سواحل} اقیانوس آرام، چین، ژاپن و آفریقا کمک کردند. اعزام هیئت‌های تبلیغی مسیحیت از جهات بسیاری در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. حکومت از آنان پشتیبانی نمی‌کرد و از این‌رو مجبور بودند که به ایثار و کمک‌های مالی مؤمنان متّکی باشند. هیئت‌های تبلیغی را مردم عادی‌ای تأمین و حمایت می‌کردند که مقدرات مسیحی خویش را منوط به تغییر کیش مردم دنیا می‌دیدند.

به علاوه، فعالیت‌های تبلیغی از امور مربوط به بشارت فراتر رفت، یعنی مبلّغان کلیساها، مدارس، بیمارستان‌ها و نهادهای دیگری را تأسیس کردند، همان‌طور که سعی داشتند زبان‌ها و صرف و نحو فرهنگ‌های جدید را بفهمند. بیشتر مطالبی که امروزه دربارة آداب و رسوم و زبان‌های بیگانه می‌دانیم، ابتدائاً توسط مبلغان کاتولیک و پروتستان ثبت و ضبط شد. مبلغان رهبری بومی را به وجود آوردند و نوآوری‌هایی نیز در کشاورزی بومی و در شیوه‌های تجاری ایجاد کردند.

مبلغان جدید و الهیات رهایی‌بخش(13)

تا اواسط قرن بیستم، روش‌هایی که مبلغان مسیحی به کار می‌بردند بیشتر در جهت استیلا و بهره‌کشی تنظیم شده بودند، نه در جهت موعظه و مریدپروری. در نیمة دوم قرن بیستم، امور به نحو چشم‌گیری دگرگون شد. چون مردم برای به دست‌آوردن کنترل زندگی سیاسی و دینی خود مبارزه می‌کردند، در سرزمین‌های وسیعی از آفریقا و آسیا که تحت کنترل امپراتوری بریتانیا بود، نهضت‌هایی برای کسب استقلال به وجود آمدند. گاندی(14) (1869-1948) برای مقابله با یک حکومت «مسیحی»، فعالیت مسالمت‌آمیز سیاسی را به صورت هنری درآورد. وقتی که شورای واتیکانی دوم در کلیسای کاتولیک رومی (1962-65) از نحوه‌های جدید آیین‌های عبادی حمایت کرد، با آیین‌های عشای ربانی در آفریقا، با طبال‌ها و کشیشان بومی که لباس‌هایی محلی به تن داشتند، روش‌های جدید عبادت به روی دنیای کاتولیک گشوده شد.

تا حد زیادی، مهیج‌ترین تحول در روش‌های مفاهمة بین مبلغان در آمریکای لاتین رخ داده است؛ در آن‌جا الهیات جدیدی در اوایل دهة 1970 متولد شد. الهیات رهایی‌بخش استعمال خاصی از الهیات سیاسی در باب فقر و ظلم است که در آمریکای لاتین بنیان گذاشته شد. روش خاص یعنی «راه‌ و رسم»(15) {9} آن را مربی برزیلی به نام پائولو فرییرا(16) به وجود آورد که بیشتر بر عمل تکیه داشت تا بر حرف. الهیات رهایی‌بخش بر قرائتی از کتاب مقدس تکیه داشت که در آن عنایت ویژة خدا متوجه فقرا و مردم ستمدیدة جهان است. در الهیات رهایی‌بخش اعتقاد بر این است که مهم‌ترین اعمال خدا در کتاب مقدس اعمالی است که با نجات (از ظلم، بردگی، تبعید، گناه) سروکار دارند. طبق این رأی، خدا ارتباط ویژه‌ای با فقرا و مستضعفان هر جامعه‌ای دارد.

بنابراین، الهیات رهایی‌بخش با نوعی تعهد در برابر فقرا و مبارزة آنان آغاز می‌کند و الگوی اصلی خود را در حیات عیسی می‌یابد، که او همه مسیحیان را به ریشه‌کن کردن هر نوع ظلمی فرامی‌خواند. عالمان الهیات رهایی‌بخش ادعا دارند که تعهدشان به فقرا به آنان دیدگاه جدیدی بخشیده است که با آن کتاب مقدس را می‌خوانند و به الهیات آنان اثری بخشیده است که هم انتقادی و هم پیامبرانه است. الهیات رهایی‌بخش جدای از این که دیدگاه مجزایی دباره عمل اجتماعی مسیحی مربوط به آمریکای لاتین است، همچنین ادعا می‌کند که روش کاملاً نوینی برای فهم مسیحیت و آموزه‌های آن است. این الهیات جدید نوعی تجربه از خدا را بیان می‌کند که با مسائل انسانی جهان سروکار دارد. از نظر آنان، کتاب مقدس و الهیات عهدی آن، تاریخی از نجات است. وقتی انسان‌های دربند ناله سر دادند، خدا آنان را آزاد کرد و آنان را مسئول تثبیت صلح و عدالت در زمین قرار داد. وقتی بنی‌اسرائیل این رسالت را فراموش کردند خدا آن را از طریق پیامبران به ایشان یادآوری کرد.

از نظر عالمان الهیات رهایی‌بخش، رسالت عیسی متوجه فقرا بود. زندگی او صرف مبارزه با خودخواهی‌های انسان شد. از منظر رهایی‌بخشی، خدا عمیقاً درگیر تاریخ انسان می‌شود: عیسی مذکر شگفت‌انگیز خداست، به این که مومنان باید برای عدالت تلاش کنند و با زندگی خود را وقف همسایه‌های نیازمند خود کنند. عالمان الهیات رهایی‌بخش مانند آنابپتیست‌ها معتقدند که هدف از اخلاقیات عیسی این بوده است که مسیحیان آنها را در زندگی عادی خود به کار بندند.

الهیات رهایی‌بخش در جاهایی که ساکنان آنها غالباً کاتولیک بودند رشد کرد و تا حدی ملهم از بعضی از تعالیم جدید اجتماعی در کلیسای کاتولیک رومی بود. {10}

در عین حال، بسیاری از موضوع‌های الهیات رهایی‌بخش در مسیحیت پروتستان یافت می‌شود، مخصوصاً در اجتماعات شورای جهانی کلیساها{11} (پیوست شماره 7 را ملاحظه کنید). به علاوه دیدگاه رهایی‌بخشی در هر گروهی که متحمل ظلم و تعدی شده باشد می‌تواند به کار رود؛ مثلاً در الهیات سیاه‌پوستان، کتاب مقدس از منظر تبعیض نژادی قرائت می‌شود، و جیمزکان(17) اظهار داشت که تنها فهم معتبر از متون مقدس و ایمان، همان فهم الهیات سیاه‌پوست است. {12} گروه‌هایی از زنان نیز با منظر رهایی‌بخشی هویت یافتند. ملل جهان سوم به طور کلی تمایل داشتند که طرح سفر خروج در عهد قدیم را به مثابه استعاره‌ای برای ارتباط خود با خدا بگیرند. طبق طرز تفکر آنان، خدا با درد و رنج آنها ارتباط دارد و در مبارزه با ظلم و تعدی با آنان شریک است.

در مسیحیت معاصر، الهیات رهایی‌بخش قوه ازدیاد و انشعاب جوامع را دارد. این توانایی متغیر به ویژه در واکنش به فعالیت تبلیغی مسیحیت آشکار است و به ما یادآوری می‌کند که بیشتر فرقه‌ها هم از مسیحیان لیبرال و هم از مسیحیان محافظه‌کار تشکیل می‌شوند. بیشتر جماعات، در این امر اختلاف نظر دارند که آیا هدف از پیام بشارت ایجاد تحول در قلب‌های افراد است یا این که می‌خواهد سیاست اجتماعی را اصلاح کند و ممکن است که این جماعات درباره اهداف مبلغان خود نزاع و مشاجره‌ی سختی هم داشته باشند. امروزه تعدادی از کلیساهای پروتستان به شدت بر سر نقش واقعی مبلغان خود در آمریکای لاتین دچار انشعاب شده‌اند. آیا باید با فقرا احساس همدردی کنند و آنان را در تأسیس جامعه‌ای عادلانه‌تر یاری دهند؟ یا این که اساساً برای موعظه و تعلیم پیام بشارت و تغییر کیش دادن مخاطبان خود فرستاده شده‌اند؟ آیا یک مسیحی باید از بین این دو احتمال گزینش کند؟ آیا یک مبلّغ به صرف این که از مردم بخواهد قلب‌های خود را متحول کنند می‌تواند اهداف عیسی را به انجام برساند؟ یا این که باید آنان را در تغییر شرایط زندگی‌شان یاری رساند؟

کلیسای کاتولیک رومی نیز بر سر همین موضوع دچار انشعاب شد. مشارکت خواهران و کشیشان مبلغ در بعضی از مبارزات آمریکای لاتین (به ویژه انقلاب نیکاراگوئه در سال 1979) مبتنی بر قرائت متون مقدس از منظر رهایی‌بخشی بود که اسقف‌های آمریکای لاتین از آن حمایت می‌کردند. با این حال، واتیکان از فعالیت سیاسی روحانیان خود به شدت انتقاد می‌کرد و می‌کوشید موضوع‌های مربوط به عدالت اجتماعی را با روش‌هایی که کم‌تر متعصبانه است تنظیم کند. آیا موضوع‌هایی که برای کاتولیک‌ها مهم محسوب می‌شدند، با موضوع‌هایی که پروتستان‌ها مطرح می‌کردند تفاوت داشت؟ کشیش‌ها و راهبه‌ها در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین چه کارهایی می‌بایست انجام می‌دادند؟

چه پیوندهایی بین کار مبلغان مسیحی و شیوه‌های شناخت مردم جهان سوم از مسیحیت وجود دارد؟ یکی از شدیدترین انتقادهایی که از نوعی منظر جهان سومی بر مسیحیت معاصر وارد شده است، انتقاد تیزا بالاسوریا، (18) کشیش کاتولیک سریلانکایی است. او اظهار می‌دارد که مسیحیت جدید اخلاقاً ورشکسته است و محتاج چیزی است که او آن را «تبلیغ معکوس»‌ می‌نامد. مسیحیان جهان سوم که چگونگی زنده نگه داشتن ارزش‌های پیام بشارت نظیر فقر، عدم خشونت و مشارکت را می‌دانند اکنون باید برای تبلیغ به کشورهای صنعتی که در آن جاها مسیحیان تعالیم انجیل را به نفع سیاست‌های استثماری رها کرده‌اند، بروند. {13}

مسیحیت اروپا و آمریکا سخنان عیسی را درباره رساندن بشارت به همه ملت‌ها با جدیت اخذ کردند، اما شور و شوق تبلیغی آنان به واسطه میلشان به تبلیغ فرهنگ و سیاست و همچنین دین خود به مخاطره افتاد. این سیاست در قرن هفدهم در چین فاجعه به بار آورد و در آمریکا فقط به ازای وارد آمدن خسارتی مرگبار به فرهنگ و ادیان بومی به موفقیت رسید. در قرن نوزدهم، مسیحیت با توسعه امپراتوری بریتانیا در آفریقا و هند و با سرنوشت آشکار آمریکا در اقیانوس آرام پیوند داشت. بسیاری از مردم این سرزمین‌ها در سراسر قرن بیستم برای تثبیت استقلال سیاسی خود مبارزه می‌کردند. نباید شگفت‌آور باشد که آنان امید داشتند که استقلال دینی به دست آورند و با صراحت این امر را اظهار می‌داشتند.

مسیحیت دیگر یک دین با ویژگی اساساً اروپایی یا آمریکایی نیست. برعکس، مسیحیان در سراسر جهان از دیدگاه‌ها، جشن‌ها، موسیقی و سبک موظعه و ارزشیابی‌های خاص خود درباره نقش شایسته خویش در مسائل حاد اجتماعی روز برخوردارند. پس نقش تبلیغ در کلیساهای امروزی چیست؟ می‌توان تصور کرد که مسیحیان مختلف به این پرسش پاسخ‌های متفاوتی می‌دهند. در این جا باید درباره طرق متنوعی که مسیحیان به چالش‌های فعالیت تبلیغی جدید واکنش نشان داده‌اند پیش‌بینی‌های معقولی انجام داد. مسیحیان در فرهنگ‌های مختلف کار کرده‌اند و بر ضد آنها نیز اقدام کرده‌اند. همچنین با همدیگر و برضد یکدیگر نیز اقداماتی انجام داده‌اند. قبل از پایان این فصل لازم است به شیوه‌هایی که به واسطه آنها شیوع تکثر و رقابت در حوزه‌های تبلیغی منجر به ظهور نهضت وحدت کلیساها شد، نظری بیفکنیم. 

ادامه دارد ...



گروهی از دانشجویان ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 8:59 صبح


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 101
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :98147
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : گروهی از دانشجویان[75]
نویسندگان وبلاگ :
علیرضا قصری
علیرضا قصری (@)[0]

سید محمد کاظمی قهفرخی
سید محمد کاظمی قهفرخی (@)[0]

میثم فرخی[0]

ما دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) تهران هستیم که با راه اندازی این وبلاگ سعی داریم تا علاوه بر انجام تکلیف درسی درباره ی مطالعات دین ،در این حوزه بر روی دین مسیحیت مطالعاتی را انجام دهیم
 
>>آرشیو شده ها<<
آشنایی با اعضا و اهداف وبلاگ
حج در مسیحیت
زیارت در مسیحیت1
زیارت در مسیحیت2
زیارت در مسیحیت3
مقاله علمی درباره زیارت در مسیحیت
زیارت
مسیحیت جهانی(قسمت اول)
مسیحیت جهانی(قسمت دوم)
مسیحیت جهانی(قسمت سوم)
تجدد در کلیسا(قسمت اول)
تجدد در کلیسا(قسمت دوم)
تجدد در کلیسا(قسمت سوم)
نگاهى به مسئله ایمان از دیدگاه مسیحیت(قسمت اول)
نگاهى به مسئله ایمان از دیدگاه مسیحیت(قسمت دوم)
نگاهى به مسئله ایمان از دیدگاه مسیحیت(قسمت سوم)
مناسبات میان اخلاق و عرفان مسیحی
کلیسای کاتولیک
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیحیت (قسمت اول)
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیحیت (قسمت دوم)
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیحیت (قسمت سوم)
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیحیت (قسمت چهارم)
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیحیت (قسمت پنجم)
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیحیت (قسمت ششم)
دین، مراسم مذهبی و فرهنگ
دین عامه، دین خاموش، دین پنهان (سخران:دکتر سارا شریعتی)(قسمت اول
دین عامه، دین خاموش، دین پنهان (سخران:دکتر سارا شریعتی)(قسمت دوم
دین خلاق: دیدگاه ماکس وبر - گرگوری باوم(قسمت اول)
دین خلاق: دیدگاه ماکس وبر - گرگوری باوم(قسمت دوم)
دین خلاق: دیدگاه ماکس وبر - گرگوری باوم(قسمت سوم)
دین خلاق: دیدگاه ماکس وبر - گرگوری باوم(قسمت چهارم)
رویکردهاى اجتماعى‏در مطالعه دین(قسمت اول)
رویکردهاى اجتماعى‏در مطالعه دین(قسمت دوم)
رویکردهاى اجتماعى‏در مطالعه دین(قسمت سوم)
رویکردهاى اجتماعى‏در مطالعه دین(قسمت چهارم)
رویکردهاى اجتماعى‏در مطالعه دین(قسمت پنجم)
نسبت دین، فرهنگ، و رسانه(قسمت اول)
نسبت دین، فرهنگ، و رسانه(قسمت دوم)
نسبت دین، فرهنگ، و رسانه(قسمت سوم)
نسبت دین، فرهنگ، و رسانه(قسمت چهارم)
پارادایم انسانشناسی دین(مایکل لامبک ترجمه: جبار رحمانی)
آخر الزمان در مسیحیت
ابهام در تحلیل پدیده دینی
پرسش بوردیو از جامعه شناسی دین
سیر مدرنیسم در مسیحیت(قسمت اول)
سیر مدرنیسم در مسیحیت(قسمت دوم)
دین و مدرنیته: گفتگو با براین ترنر(محمدرضا جلانی‌پور ترجمه هادی
دین و مدرنیته: گفتگو با براین ترنر(محمدرضا جلانی‌پور ترجمه هادی
دین و مدرنیته: گفتگو با براین ترنر(محمدرضا جلانی‌پور ترجمه هادی
چند کتاب اینترنتی درباره ی مسیحیت(دانلود کنید)
رهبانیت در مسیحیت و مسیحیت رسمی
مسیحیت از نگاه یک مسیحی
کتاب مقدس
نهضت اصلاح گرایى کاتولیکى
تجربه ی دینی(قسمت اول)
تجربه دینی(قسمت دوم)
تجربه دینی(قسمت سوم)
تجربه دینی(قسمت چهارم)
تمدن غربى ، مسیحیت و روشنگرى (قسمت اول)
تمدن غربى ، مسیحیت و روشنگرى (قسمت دوم)
تحولات مذهبى در عصر اطلاعات (قسمت اول)
تحولات مذهبی در عصر اطلاعات(قسمت دوم)
ویژگی های کلی انسان شناسی دینی
دین و انسان(2)
دین و انسان(1)
عبادات و اعمال مسیحی(قسمت دوم)
عبادات و اعمال مسیحى(قسمت اول)
ایمان در آیین کاتولیک(1)
ایمان در آیین کاتولیک(2)
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<