ب) دکترین منجیگرایی در اسلام بنابر روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است، اعتقاد به وجود منجی آخرالزمان، در میان تمامی مسلمانان وجود دارد. همگی آنها در انتظار ظهور نجاتدهندهای که نام و لقب و کنیهاش همانند نام و لقب و کنیه پیامبر اکرم(ص) باشد، به سر میبرند. میان آموزه منجیگرایی در اسلام و در مسیحیت، شباهتها و تفاوتهایی هست. شاید بتوان ادعا کرد که تفاوت اصلی میان آن دو، تکامل این آموزه در اسلام و جدا شدن آن از برخی باورهای خرافی است. در ادامه، خلاصه ای از باورهای مسلمانان را درباره منجی آخرالزمان به اختصار بازگو می کنیم. 1. معرفی منجی پیامبر اسلام(ص) فرموده است: یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی. یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً فذلک هذا المهدی؛[46] در آخرالزمان مردی از فرزندان من خروج میکند که نام و کنیهاش همانند نام و کنیه من است. او زمین را از قسط و عدل پر میکند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده است. پس آن مرد، مهدی این امت است. احادیث در اینباره و با این مضمون، چنان فراوان است که درباره آنها میتوان ادعای تواتر کرد.[47] در احادیث شیعه، نسب مهدی(عج) از طرف پدر به امام حسن عسکری(ع)، امام یازدهم شیعیان و از طرف مادر، به نرجس، دختر یوشع بن قیصر، پادشاه روم میرسد. مادر او از نژاد شمعون و از حواریون حضرت عیسی(ع) بوده است.[48] او در 5 سالگی (سال 260 هـ .ق) و پس از درگذشت پدر بزرگوارش، به امامت رسیده و از آن زمان تا سال 329 هـ .ق، یعنی حدود 69 سال، نوعی زندگی مخفی داشته است. در این مدت، ارتباط او با پیروانش از طریق نوّاب صورت میگرفت که از آن دوران به غیبت صغرا تعبیر میشود. پس از آن تاریخ، از دیدگان عموم پنهان میشود و غیبت کبرا آغاز میگردد تا زمانیکه به امر پروردگار ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد گرداند.[49] 2. وضعیت جهان در زمان انتظار جهان در زمان غیبت امام مهدی(عج)، آمیختهای از خوبیها و بدیها، زشتیها و زیباییها، کامیابیها و ناکامیها، مرادها و نامرادیها و صلاحها و فسادهاست. حق نابود نشده و گویندگان و جویندگان آن از میان نرفتهاند، ولی مسیر کلی جامعه به سوی گسترش زشتیها و نامردمیهاست. خرابیها کمکم فزونی میگیرد و رژیمهای اجتماعی فاسد قدرتمندتر میگردند تا آنجاکه خفقان محیط به اوج خود میرسد و نابودی اخلاق و معنویت آشکارا دیده میشود تا جایی که همگان ناامید میشوند و جز اندکی که به انتظار سرآمدن این شب سیاه پایدارند و به بردباران همکیش خود بشارت آمدن مهدی(عج) را میدهند، دیگران بر صراط حق و ایمان و عدالت باقی نمیمانند. در این دوران، از قیامهای حق و آشوب گریهای باطل سخن به میان آمده است که برخی از آنها از نشانههای ظهور منجی آخرالزمان به شمار میرود.[50] 3. قیام مهدی(عج) کسی از زمان قیام و خروج او آگاهی ندارد. تنها میتوان گفت این امر زمانی رخ میدهد که جهان تشنه پذیرش حق و حقیقت و خواستار قیام مصلح و منجی باشد. این عطش آنگاه به اوج خود میرسد که حکومتهای ناحق و حاکمان نابهکار، جامعه را به ورطه نابودی بکشند و با به راه انداختن جنگهای خانمانسوز، مردم را به تنگ آورده باشند. آنگاه که مردم هوشیار شوند و به خود آیند و بر اثر تجربههای گذشته و واخوردگی از رژیمهای بشری، آمادگی کامل برای پذیرش حکومت الهی و قوانین و اصول آن را داشته باشند و او را از صمیم دل بخواهند، وی چونان «شهاب ثاقب»[51] به فرمان خدا پدیدار میشود و زمین را از لوث بیدادگران پاک میکند. همین آمادگی و پذیرش همگانی است که سبب میشود آنچه را هیچ مصلحی به انجامش موفق نگردیده است، عملی سازد و حکومتی مطلوب و عدالتگستر برپا سازد.[52] امیرالمؤمنین علی(ع)، قیام منجی را چنین ترسیم میکند: جنگ قد علم خواهد کرد، در حالی که دندانهای خود را نشان میدهد، پستانهایش پر و آماده است. شروع کار شیرین است و عاقبت آن تلخ. همانا فردا امری ظاهر خواهد شد که او را نمیشناسید و انتظارش را ندارید. آن حاکم عادل، هر یک از عمال حکومتهای پیشین را به سزای اعمال خویش خواهد رسانید. زمین پارههای جگر خویش را از معادن و خیرات و برکات، برای او بیرون خواهد آورد و کلیدهای خود را با تمکین به او تسلیم خواهد کرد. آنگاه او به شما نشان خواهد داد که عدالت واقعی چیست؟ و چگونه کتاب خدا و سنت پیامبر احیا خواهد شد.[53] نخستین یاوران حضرت مهدی، 313 تن مؤمن صالح جنگجو هستند که ندای او را لبیک میگویند و به مصداق gأَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمْ اللَّهُ جَمِیعًاf از هر سو گرد میآیند و به دورش حلقه میزنند.[54] اینان از یک گروه و دسته نیستند، بلکه هرکدام از هر گروه، صنف و شهریاند با امام زمانشان به چهل صفت از صفات نیک انسانی، در میان رکن و مقام پیمان میبندند.[55] پس از انتشار ظهور قائم4، مردم به تدریج خود را به او میرسانند و به او میگروند تا اینکه شمار آنان به ده هزار نفر (برابر شمار یاران پیامبر در فتح مکه) میرسد و آنگاه با اذن خداوند، قیام او آغاز میگردد.[56] او با بتها و مظاهر کفر و ستم مبارزهای بیامان انجام میدهد و ابلیس و ابلیسیان را از پای درمیآورد و مشرکانی را که مانع او هستند، از میان برمیدارد. بدعتهای رایج را نابود و دستورهای دینی و حدود شرعی فراموش شده را اجرا میکند.[57] وی مظهر رأفت و عطوفت و پرچم نجات برای پاکان و مظلومان و شمشیر خشم و عذاب برای ظالمان، ناپاکان و کجروان است. او مصداق gأَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ fبه شمار میرود.[58] در میان یاوران امام مهدی4، شخصیتهای سرشناس و بزرگی به چشم میخورند. در رأس آنان، حضرت عیسی مسیح(ع) است که بر مهدی(عج) سلام میگوید و در نماز به امامت او اقتدا میکند. سپس هیچ یهودی و غیریهودی نیست مگر اینکه به او ایمان آورد.[59] 4. دولت مهدی روزی که شب ظلمانی به روز نورانی تبدیل گردد و زمین حیات نو یابد و مهدی(عج)، حکومت عدل و داد خود را بگستراند، روز سلطه عدالت و حاکمیت ارزشهای والای انسانی در تمامی شئون زندگی و غلبه ایمان بر کفر خواهد بود. در آن روز، مستضعفان بر مستکبران پیروز خواهند شد. ادامه دارد// |
|