نگاهى به مسئله ایمان از دیدگاه مسیحیت
ابعاد ایمان
با توجه به تحلیلهاى پیش گفته و نیز تحلیلها و نظریههاى متفاوت دیگرى که در این زمینه وجود دارند، مىتوان گفت: گوهر ایمان داراى سه بعد است:
الف. بعد معرفتى: ایمان بدون داشتن آگاهى تحقق نمىیابد. شناخت متعلّقات ایمان شرط ایمان است. به تعبیر پولس، «لهذا، مىدانیم خدایى هست و به همین دلیل، به وجود او ایمان مىآوریم»،(37) و یا در مزمور آمده است: «آنانى که نام تو را مىشناسند بر تو توکّل خواهند داشت؛ زیرا اى خداوند، تو طالبان خود را هرگز ترک نکردهاى.»(38) بنابراین، بدون داشتن آگاهى، ایمان قدم نهادن در تاریکى، و بىاساس خواهد بود.(39) از اینرو، انسانها نخست باید حقیقت خداوند و عیسى مسیح را بشناسند و آنگاه در پرتو این آگاهى، قلبشان ایمان بیاورد. بر این اساس، ایمان دینى آن چنان نیست که برتراند راسل بیان کرده است؛ یعنى «اعتقاد به چیزى که مىدانید آنگونه نیست»،(40) بلکه بر تأمّلات عقلانى (اعتقاد به صدق یک گزاره یا قضیه) متّکى است. اعتقاد درباره اینکه «خداوند شبیه چیست و شخص چگونه با او ارتباط یابد، ایمان به خداوند و مؤمنانه زیستن، چیزى بیش از تصدیق عقلى اعتقاد به وجود خداوند و اعتقاد به کمال مطلق قدرت، علم و عدل اوست. اما ایمان به خداوند حداقل مستلزم این قبیل اعتقادات است... . ایمان دینى به هرحال، مبتنى بر اعتقاداتى است که شخص راجع به متعلّق ایمانش دارد.»(41) البته روشن است که مراد از معرفت، «باور صادق موجّه»، که هیچ شاهد مخالفى نداشته باشد، نیست.
ب. بعد ارادى: ایمان افزون بر وجه معرفتى، متضمّن وجه ارادى نیز هست که در قالب تعهّد به موضوع ایمان و اطاعت از فرامین جلوهگر مىشود.(42) این بعد از ایمان به معناى «تسلیم کامل اراده به خداوند مسیح» است. «واژه یونانى و عبرى "ایمان"، هر دو به معناى انقیاد تام و تسلیم کامل اراده آمده است.»(43) بنابراین، ایمان از این حیث، شامل سپردن دل به خدا و پذیرفتن مسیح به عنوان نجاتدهنده است. «اى پسرم، دل خود را به من بده و چشمان تو به راههاى من شاد باشد.»(44) و آیه «بیایید نزد من، اى تمام زحمتکشان و گرانباران، و من شما را آرامى خواهم بخشید. یوغ مرا بر خود گیرید و از من تعلیم یابید.»(45) در تشویقهاى کتاب مقدّس به ایمان به مسیح، عمل تسلیم شدن مستتر است. «ایمان آوردن به خداوند بودن مسیح به این معناست که او را به عنوان خداوند بشناسیم و نمىتوانیم او را خداوند بشناسیم، مگر اینکه خودمان کنار برویم.»(46)
ج. بعد عاطفى: این بعد از ایمان از جنس اعتماد عشق و امید است. «پس ایمان اعتماد بر چیزهاى امید داشته شده است و برهان، چیزهاى نادیده.»(47) در ایمان نجاتبخش، افزون بر شناخت و پذیرش حقیقت انجیل، باید اعتماد به عیسى مسیح را افزود.(48) بنابراین، هرگاه سخن از ایمان به میان مىآید، مقصود از آن اعتمادى است که لازمه ایمان است.