مسیحیت جهانی(قسمت دوم
? منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از کتاب درآمدی به مسیحیت نوشته مری جو ویور 1381
? نویسنده: مری - جو ویور
? مترجم: حسن - قنبرى
مبلغان پروتستان در قرن نوزدهم
بنابر دلایل واضحی، پروتستانها در سدههای شانزدهم، هفدهم و هجدهم در انجام فعالیت تبلیغی تعجیل نکردند. ایشان علاوه بر این که کاملاً مشغولیت تثبیت بینشهای جدید دینی خود بودند، این امر نیز که آنان رهبانیت را شیوهای از حیات مسیحی نمیدانستند میرساند که توان اجرایی برای استیلای تبلیغی نداشتند. به علاوه، این اعتقاد که خدا کسانی را برمیگزینند تا آنان را نجات دهد، غالباً پروتستانها را وامیداشت که تغییر کیش دادن را «برنامه خدا» بدانند، یعنی {در امر سعادت و رستگاری} هیچ نیازی به کمک عوامل انسانی نیست. آنان عبارت انجیل متّی را رهنمود عیسی به حواریون میدانستند و نه فرمانی به مسیحیان همه دورانها.
البته استثناهای قابل ذکری هم در کار بوده است. نهضت زهدگرایی انگیزه قوی در امر تبلیغ داشت و موراویان قرن هجدهم با شور و اشتیاق تبلیغیشان متمایز بودند مخصوصاً {در ارتباط} با سرخپوستان آمریکایی در دنیای جدید. جانویسلی مسئله قضا و قدر را انکار و بر این نکته تأکید کرد که نجات شامل همه کسانی است که به دعوت عیسی پاسخ دهند؛ این مواضع نشانه نگرش تبلیغی متدیسم بود، و نیز میتوان شواهد تاریخی بر فعالیت تبلیغی در آیین پیوریتن یافت؛ اما اوج واقعی کار تبلیغی در کلیساهای پروتستان از قرن نوزدهم آغاز شد.
اولین قهرمان بزرگ نهضت تبلیغی پروتستان مردی انگلیسی به نام ویلیام کری(9) (1761-1834) بود؛ وی کفاشی خودآموخته و نابغهای در زبان بود که به آیین انگلیکن درآمد و سپس بپتیست شد. در زمانی که امپراتوری بریتانیا بر اقوام جدیدی در هند و آفریقا تسلط یافته بود او نگرش نوعی آیین پروتستان را به تبلیغ تغییر داد. کتاب او به نام تحقیق در تعهدات مسیحیان نسبت به کاربرد ابزارهایی در تغییر کیش کفّار (1792) مؤید فهم او از سخنان عیسی به عنوان نوعی وظیفة جدید مسیحی بود. او اظهار داشت که عیسی فقط برای حواریون سخن نمیگفت، بلکه برای همة مسیحیان سخن میگفت و آنان را میفرستاد تا پیام بشارت را به دنیا برسانند. کری الهامبخش علاقهمندی بپتستها به حوزههای تبلیغ شد. او برای فراهم آوردن اسباب مسافرت به هند پول تهیه کرد. در هند کتاب مقدس را به زبان بنگالی ترجمه و نوکیشانی را به مسیحیت جذب کرد، چون با آنان به زبان خودشان سخن میگفت. سالها بعد استاد زبان در کلکته شد و دستور زبانهای مهمی در زبانهای مختلف هندی نوشت.
به طور کلی در قرن نوزدهم شور و اشتیاق تبلیغی از مشخصات کلیساهای پروتستان بود، مخصوصاّ در انگلستان و آمریکا. جوانان به چالشهای ناشی از عرضة سخنان خدا به اقوام مختلف در اقصا نقاط کرة زمین علاقة خاصی داشتند. آنان مانند کری سخنان عیسی را متوجه خود میدانستند. سرودهای مذهبی و رسالههایی که در آن زمان ارائه شده بود، الهامبخش آنان شد که «نوای خوش نجات» را به دورترین نقاط جهان برسانند. {8} مخصوصاّ مسیحیان انجیلی معتقد بودند که برای شکرگزاری از ایمان مسیحی خود، بهترین واکنش این است که وحی مسیح را به همه برسانند. اگر مسیحیان وابسته به نهضت اصلاح دینی زندگی خود را وقف دوستی و محبت به همسایه میدانستند مسیحیان احیاگرا در دورة بعد از دومین بیداری عظیم این محبت همسایه را- به همهجا بسط و گسترش میدادند. آرزو و امیدی که آنان را به حرکت درمیآورد این بود که دنیا کاملاّ تحت سلطة مسیح درخواهد آمد و هدف آنان این بود که در سراسر کرة زمین انقلابی اخلاقی به وجود آورند. شور و اشتیاق و خوشبینی فراوان بود و به خوبی با اندیشههای آمریکاییان راجع به تقدیر روشن عجین شده بود؛ یعنی بسیاری معتقد بودند که خدا آمریکا را مقدّر کرده است تا دمکراسی را به جهان عرضه کند، همانطور که مسیحیان مأمور بودند تا پیام بشارت را به همة ملل برسانند.