مسیحیت جهانی(قسمت اول
منبع: - به نقل از کتاب درآمدی به مسیحیت نوشته مری جو ویور 1381
نویسنده: مری - جو ویور
مترجم: حسن - قنبرى
هیئتهای تبشیری، اعتقاد به وحدت عمومی کلیساها و چالشهای جهان سوم در فصل هفتم، بعضی از چالشهای تجدد را بررسی کردیم و واکنشهای گروههای مختلف مسیحی را متذکر شدیم. در فصل هشتم، به خلاقیت و نوآوری فوقالعادهای که حاصل رشد و گسترش مسیحیت در قرن نوزدهم آمریکا بود نظری افکندیم. در هر دو بخش، از تکثر دین مسیحی آگاهی بیشتری یافتیم. دیگر از کاتولیکها، مسیحیان ارتدکس و پروتستانها صحبت نمیکنیم، بلکه اکنون باید خصوصیات منطقهای نظیر ارتدکس روسی و ارتدکس یونانی و واژههایی را که مبین نگرشهای کلی عقلیاند، نظیر لیبرال و بنیادگرا، اضافه کنیم. به علاوه، ظهور مسیحیت انجیلی را نه تنها به شکل اجتماعات نوین، بلکه به عنوان وجهه مهم بسیاری از کلیساهای اصلی پروتستان ملاحظه کردیم. بالاخره، میدانیم که آمریکا موطن آزمودن، تجربه، انشعاب و گروهبندیها بود. نهضتهای اشتراکی و فرقههای جدیدی نظیر آیین مورمون و علم مسیحی ظهور پیدا کردند و کلیساهای رسمی نظیر متدیستها و پرسبیترنها بر سر مسائل دردناکی که در طول جنگ داخلی به وجود آمده بودند، منشعب شدند و انگیزههای کلی برای بازگرداندن اتحاد مسیحی الهامبخش شکلگیری گروههایی از مسیحیان همفکر در فرقههای جدیدی نظیر کلیساهای مسیحی شد.
همه این صور حیات جدید نشان میدهند که مسیحیت دین زنده و پویایی است. در این فصل دو ماجرای مشترک سدههای نوزدهم و بیستم یعنی نهضت تبشیری (تبلیغی) و «اعتقاد به وحدت عمومی کلیسا»(1) را بررسی میکنیم تا ببینیم چگونه مسیحیت در این محیطهای فرهنگی جدید رشد و گسترش یافته است و چگونه این محیطها آنرا به چالش واداشته است.
فهم انگیزه تبشیری و تبلیغی
از نخستین روزهای نهضت مسیحی، دعوت به مسیحیت موضوع مهمی بود. سخنان عیسی در انجیل متی، 28: 19-20 به عنوان یک دستور روشن تفسیر میشد: مومنان ملزم بودند که «همه امتها را پیرو سازند»، با این اطمینان که عیسی همیشه با آنان خواهد بود، حتی در «آخرالزمان». همین اندیشه که «آخرالزمان» یا پایان جهان نزدیک است، الهامبخش بعضی از نخستین مسیحیان شد تا پیام خود را در سراسر دنیای شناخته شده گسترش دهند؛ با این حال، وقتی آشکار شد که جهان به این زودی پایان نمییابد، با این حال، مسیحیان سخنان عیسی را به مثابه یک فرمان اخذ کردند و هرجا رفتند اعتقاد جدید خود را اشاعه دادند.
ملاحظه کردیم که امپراتوری مسیحی تحت حکومت قسطنطین به واسطه قدرت و زیباییاش و نیز به واسطه توجهش به بحثهای فلسفی و صراحت اعتقادی ممتاز بود. جنبه مهم دیگری از پشتیبانیهای قسطنطین از مسیحیت حمایت او از مبلغان مسیحی بود، کاری که مسیحیت ارتدکس آن را ادامه داد. مثلا سیریل(2) و متدیوس(3) (وفات 869-885)، دو برادری که امپراتوری ارتدکس شرقی از آنان حمایت کرد، به «رسولان اسلاوها» معروف بودند. سیریل مقام خود را در دانشگاه سلطنتی قسطنطنیه رها کر د و متدیوس نیز از موقعیت خویش، که فرمانداری ایالتی بود، دست کشید و هردو به سلک کشیشی درآمدند و مسیحیت را در سرزمین موراویا اشاعه دادند. ایشان به دلیل آشنایی با زبان اسلاوی، توانستند به موفقیتهای دست یابند. به دلیل کاری که آنان درباره الفبای این زبان انجام داده بودند، توانستند کتاب مقدس و دعای مربوط به آیین عبادی را به زبان اسلاوی ترجمه کنند و زیربنای آنچه را به شکوفایی ادبیات اسلاوی انجامید بنیان گذاشتند. از نظر بسیاری از مسیحیان ارتدکس امروزی، زبان اسلاوی زبان رسمی آیین عبادی است.